یادت هست کودکی هایمان را ؟!
همان مواقعی که امتحانات تمام میشد و وقت دادن کارنامه ها میرسید خواب نداشتیم .
دلمان مثل سیر و سرکه میجوشید .
به اندازه وسعمان نذر و نیاز میکردیم و چند دور تسبیح میچرخاندیم تا نمرات
مطابق میلمان باشد.
موقع تحویل کارنامه ، نگاهمان به چهره معلممان بود ، از چشمانش میشد فهمید
اوضاع رضایت بخش هست یا نه.
____________________________________________________________________
خدای نازنینم میدانم کارنامه ام سیاه چون پرهای زاغ روی درختان کوچه مان است.
اما بگذار دلم خوش باشد به کرمت به بخششت به اینکه میتوانم هر لحظه با توبه
نمرات کارنامه ام را تغییر دهم.تا موقع تحویل نامه عملم ، لبخندی از سر رضایتت را حواله ام کنی