هوا این روزا فوق العاده گرم شده.انگار داره از آسمون آتیش میباره.
گاهی به خودم میگم کاش چادری نبودم و مثل خیلیای دیگه راحت بودم.
مجبور نبودم روسریمو سفت ببندم ! خیلی راحت میذاشتم وزش باد موهامو به هم بریزه.
خیلی راحت کفشای تابستونی میپوشیدمو میذاشتم یه کم پاهام باد بخوره تا وقتی از کفش درشون
میارم مثل پاهای پیرزنا چروک نشه.
اما
اما خیالم راحته که با وجود چادرم گرمای نگاه مردارو حس نمیکنم.
خیالم راحته واسه گرمای اونور.
وقتی به این چیزا فکر میکنم از درون خنک میشم!
یادت هست کودکی هایمان را ؟!
همان مواقعی که امتحانات تمام میشد و وقت دادن کارنامه ها میرسید خواب نداشتیم .
دلمان مثل سیر و سرکه میجوشید .
به اندازه وسعمان نذر و نیاز میکردیم و چند دور تسبیح میچرخاندیم تا نمرات
مطابق میلمان باشد.
موقع تحویل کارنامه ، نگاهمان به چهره معلممان بود ، از چشمانش میشد فهمید
اوضاع رضایت بخش هست یا نه.
____________________________________________________________________
خدای نازنینم میدانم کارنامه ام سیاه چون پرهای زاغ روی درختان کوچه مان است.
اما بگذار دلم خوش باشد به کرمت به بخششت به اینکه میتوانم هر لحظه با توبه
نمرات کارنامه ام را تغییر دهم.تا موقع تحویل نامه عملم ، لبخندی از سر رضایتت را حواله ام کنی
گاهی هم شده فقط برای خودش
خود خود خودش
شکرش کن...نه از روی ترس ، نه از روی عادت
فقط برای خودش
خود خود خودش
12 اردیبهشت ، فقط روز پاسداشت معلم نیست!
روز معلم روز تمام بزرگانی است که با اعمال و گفتار خود ، درسی برای همه نسل ها هستند.
میتوان امام حسین (ع) را که درس ایثار و گذشت را به همه بشریت داد ، امام خمینی (ره) را که درس
آزادگی و استقلال را به بشر امروز آموخت و همه مادران و پدران را نیز یک معلم نامید.و امروز روز بزرگداشت
مادرانی است که بی هیچ چشم داشتی فرزندانشان را در آغوش پر مهر خود پرورش دادند و درس عطوفت و
شرافت را همچون نسیم پاک و بهاری بر بوستان جان آنان وزاندند.
یادمان باشد تمام معلمین بزرگ از دامان پاک مادرانی همچون بانو زهرا (س) پرورش یافته اند.
_____________________________________________________________________________
این روز رو به مامان نازنینم و به استاد زندگیم ، پدرم تبریک میگم.
دوستتون دارم...
انگشت که هیچ!
دوست داشتنی که باشی،
سر و دست می شکنند،
برای انگشترت!
سید محمد رضی زاده
انتظارش،انتظارم سیرکرد
آنکه میخواهدبیاید دیرکرد
تابه کى درانتظارش دیده بردردوختن؟
آمدن;
رفتن;
ندیدن;
سوختن...
سایت ها را می بینم ...
خبرگزاری ها را زیر و رو می کنم ...
خبری از حضور تو نیست ...
هنوز احساس تکلیف نکرده ایم ...
هنوز ما را انتخاب نکرده ای ...
